Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-08@22:30:26 GMT

ماجرای دعوای متوسلیان و وزوایی چه بود؟

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۰۲۷۲۲

برادر عباس رفت پرسید و گفت: برادر وزوایی می‌گوید ما کارمان تمام شده و نتیجه‌ای که می‌بایست از آموزش‌های امروز می‌گرفتیم، گرفته‌ایم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از مشرق، فردا 10 اردیبهشت، سالگرد شهادت فرمانده دلاور، محسن وزوایی است. به این بهانه، ماجرای دعوای حاج احمد متوسلیان، فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) با او را بازخوانی می کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنچه در ادامه می آید، پاسخ حاج احمد درباره این دعوا است...


متوسلیان: یک روز به اتفاق عباس برقی، سوار بر تویوتا داشتیم به سمت منطقه‌ی بلتا می‌رفتیم. بعد از عبور از پل کرخه، با رسیدن به آن قسمتی که باند فرود اضطراری قرار دارد، دیدیم که برادر وزوایی، نیروهای گردان حبیب بن مظاهر را سوار بر وانت تویوتاهای گردان به حرکت درآورده و به خلاف جهت حرکت ماشین ما، دارند به دوکوهه مراجعت می‌کنند. به عباس برقی گفتم: برادر عباس، ماشین را نگه دار، برو از برادر وزوایی سوال کن باتوجه به این که شما باید ساعت شش بعد از ظهر از بلتا به دوکوهه برمی‌گشتید، چرا الان به این زودی دارید برمی‌گردید... هنوز ساعت چهار عصر است.

برادر عباس رفت پرسید و گفت: برادر وزوایی می‌گوید ما کارمان تمام شده و نتیجه‌ای که می‌بایست از آموزش‌های امروز می‌گرفتیم، گرفته‌ایم. قانع نشدم. از ماشین پیاده شدم و به طرف وزوایی رفتم. به او گفتم: آقامحسن، حرف همان است که به شما گفته شده بود برادر جان! اگر من به شما گفتم تا ساعت شش بعد از ظهر باید در بلتا بمانید، شما می‌بایست تا همان زمان می‌ماندید. می‌بایست با گردان کار می‌کردید و بچه‌ها را بیشتر آماده می‌کردید.

بعد هم بچه‌های گردان حبیب سوار بر وانت‌ها، به سمت بلتا برگرداندم. با رسیدن به بلتا، روی تپه‌ای ایستادم. عباس برقی و برادر وزوایی هم دو طرف من بودند. بچه‌های گردان حبیب هم همگی با کلاهخود و اسلحه و تجهیزات کامل، همان پایین تپه به صف ایستاده بودند. گفتم: اگر این مطلب واقعیت دارد که شما آماده‌اید و نیازی نبود این دو ساعت را اضافه در منطقه بمانید، جای خوشوقتی است. خب، من به شما الان دستور یک خیز پنج ثانیه می‌دهم، شما انجام بدهید، ببینم چقدر کار کرده‌اید.

دستور خیز را دادم اما متاسفانه بچه‌ها نتوانستند آن را خوب اجرا کنند. خیلی ناراحت شدم و گفتم: این آموزشی نبود که من می‌خواستم. حالا من دستور یک خیز پنج ثانیه به فرمانده‌ی این گردان می‌دهم، ببینم او چطور خیز می‌رود؟! برادر وزوایی گفت: بنده خیز نمی‌روم! خب من توقع تمرد از دستور را نداشتم. به عباس برقی گفتم: برادر برقی، سلاح این فرمانده گردان را از او بگیرید. برادر وزوایی نیز گفت: تفنگم را تحویل نمی‌دهم! حسین همدانی آمد و من را تا پای تویوتا برد و مرا واداشت تا به دوکوهه برگردم.

من از بی‌نظمی وزوایی خیلی ناراحت شده بودم. تعدادی از دوستان هم آمدند صحبت کردند و من از آن‌ها خواهش کردم که دخالت نکنند. این دوستان خیلی صحبت کردند و گفتند برادر وزوایی رنجیده و می‌خواهد به غرب برود. برادر همدانی آنجا بود. به او گفتم: به خدا دست خودم نیست. دلم می‌سوزد برای این بچه‌ها؛ که امانتند دست من. محسن نباید برای آموزش این‌ها کوتاهی می‌کرد.

صبح بعد از مراسم صبحگاه به سوله‌ی نمازخانه تیپ رفتم. بچه‌های گردان حبیب آنجا تجمع کرده بودند. برادر وزوایی، برادر همت، برادر شهبازی و برادر همدانی نیز بودند. رو به بچه‌های گردان حبیب کردم و گفتم: برادرها، همه بنشینید. روزی که شما به دوکوهه آمدید، ما و شما با هم قراری گذاشته بویدم مبنی بر اینکه شرط پذیرش شما به تیپ، رعایت دقیق، مو به مو و کامل اصول نظم و انضباط باشد. برادرهای عزیز من! اگر قطره خونی از بینی یکی از شما به زمین بریزد، این طور نیست که من حالا صرفا باید جواب پدر و مادر و خانواده‌های شما را بدهم... نه! والله باید جواب خدا را هم بدهم که چرا شما نتوانستید وظایف نظامی خودتان را درست انجام بدهید، که همین یک قطره‌ی خون از بینی یکی از برادرها به زمین ریخته؛ تا چه رسد به این که شب حمله جلو بروید و کار بلد نباشید و به همین دلیل شهید بشوید! برخورد من با فرمانده شما، نه به دلیل ناوارد بودن ایشان به مسائل بدیهی نظامی، بلکه دقیقا به این علت است که فرمانده محترم شما، باید در امر آموزش و ارائه‌ی دانش جنگی خودش به شما، از من بیشتر احساس مسئولیت داشته باشد.

در پایان جلو رفتم. او را محکم در آغوش گرفتم، صورتش را بوسیدم و به او گفتم: آقامحسن، شما و برادران این گردان، امیدهای اسلام هستید. اسلام به امثال شما افتخار می‌کند.

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۰۲۷۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استراتژی جدید برادر محسن؟ / رای اصولگرایی به رضایی برای زدن قالیباف

هدا احمدی در هم میهن به فعالیت های اخیر محسن رضایی در صحنه سیاسی ایران پرداخت و نوشت: آرایش سیاسی نیروهای اصولگرا برای دوره دوم انتخابات مجلس که 21 اردیبهشت ‌ماه برگزار می‌شود، تغییر کرد. برخی چهره‌ها و طیف‌های اصولگرا از ائتلاف‌های قبلی خود خارج شدند و ائتلاف جدیدی را رقم زدند. ازجمله محسن رضایی که تحرکات سیاسی‌اش در آستانه دور دوم این شائبه را به وجود می‌آورد که از شانا جدا و به صبح ایران پیوسته است. در آخرین عکسی که از او در کنار رائفی‌پور و سعید محمد منتشر شد، افرادی حضور داشتند که شاید بتوان آنها را از دشمنان قسم‌خورده محمدباقر قالیباف دانست.   رضایی که تاکنون درخصوص فعالیت‌های حزبی مجلس دوازدهم برخلاف دوران‌هایی که برای ریاست‌جمهوری‌اش تلاش می‌کرد، فعالیت سیاسی خاصی بروز نداده بود، حال با نشست‌های مختلف با رقیبان رئیس مجلس دوازدهم، گویا سیاست‌ورزی دبیر سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد فاز جدیدی شده است.   شاید نام رضایی را نسبت به برخی چهره‌های شناخته شده اصولگرایی در یک سال اخیر و برای‌ انتخابات پارلمان کمتر شنیده باشیم اما این امر نشان از این موضوع ندارد که برادر محسن، کنج عزلت گزیده بود و رفت‌وآمدی بین سیاسیون نداشت. او در ائتلاف شانا که ائتلاف اصولگرایان است، حضور داشت و پس از مدتی با جریان شریان جلسه برگزار می‌کرد.   حالا هم چند وقتی است در کنار رائفی‌پور و سعید محمد، اصلی‌ترین مهره‌های طیف نوظهور صبح ایران می‌نشیند. آن هم همان محسن رضایی‌ای که در طول چهار سال ریاست قالیباف بر مجلس تا آنجایی که در توان داشت، سعی کرد تا مانند دوستانش چندان رئیس مجلس یازدهم را مورد هجمه قرار ندهد، مگر در لفافه.   اصولگرایان هرگز به وحدت درستی نرسیدند و حزب‌ها و ائتلاف‌هایشان نیز همواره درصدد زمین زدن یک یا چند نفر از افراد خودشان بوده است. مثال بارزی که می‌توان از قالیباف و دوستانش نام برد اما سوالی که در کنشگری‌های ضدونقیض رضایی پیش می‌آید این است که چطور او به یک‌باره از سایه خارج شد و در دوره زمانی بسیار نزدیک به هم در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) حاضر و در ادامه در شریان و صبح ایران دیده شد؟   آیا محسن رضایی که همیشه سودای ریاست‌جمهوری را داشت، حال تنها رقیبش را در سال 1404 محمدباقر قالیباف می‌بیند (که گویا او هم چندان از اینکه به جای ریاست پارلمان بر صندلی ریاست قوه مجریه تکیه بزند، بدش نمی‌آید) بنابراین تنها استراتژی‌ای که به ذهنش خطور می‌کند، یار غار تمام جریان‌های اصولگرایی است. آن هم طیف‌هایی که برای زمین زدن قالیباف از هیچ کاری دریغ نکرده و نمی‌کنند.   هرچند این گمانه‌زنی که محسن رضایی چرا تنها قالیباف را رقیب ریاستش بر پاستور می‌داند و چندان وقعی بر رقابت با رئیسی نمی‌نهد نیز سوالی است که ممکن است پیش آید اما در مقابلش می‌توان به این موضوع نیز فکر کرد که اگر این گمانه‌زنی درست باشد، طبیعتاً محسن رضایی در صورت پیروز شدن رئیسی می‌تواند جای بیشتری در دولت آینده داشته باشد تا پیروز شدن قالیباف! کمااینکه تمام این جریان‌هایی که با آنها نشست‌وبرخاست می‌کند، با وجود اختلاف، یک هدف مشترک دارند، حذف محمدباقر قالیباف.‌   اگر کمی به عقب برگردیم نزدیک انتخابات 1400 ریاست‌جمهوری، رضایی و قالیباف رقابت جالبی با هم داشتند. این دو نفر که در جنگ یکی فرمانده ارشد و دیگری فرمانده زیردست بود، یک بار دیگر نیز یعنی سال 92 با هم مسابقه گذاشته بودند؛ اگرچه هر دو از آن رقابت ناکام بیرون آمدند. مجدداً سال 99 عزم رقابت کردند. رئیس مجلس به اسم نظارت بر قوانین و دبیر مجمع هم به ‌عنوان بررسی مسائل استان به سفرهای استانی می‌رفتند.   آن زمان که جهان در بحران کرونا بود یک سایت خبری از این خبر داد که محسن رضایی در شرایط کرونایی در کمتر از پنج ماه دست‌کم به ۱۵ استان و البته شهرهای مختلف استان تهران سفر کرده است. البته اصفهان، مرکزی، لرستان و فارس را هم به آن اضافه کنیم. در این فاصله کمتر از یک ماه البته همه سفرهای او نیز با عنوان دبیر مجمع تشخیص انجام شد.   همان زمان خبری مبنی بر احتمال نامزدی برادر محسن در انتخابات 1400 ریاست‌جمهوری نیز منتشر شد. اما سایت رضایی حتی خبر کاندیداتوری او برای مجلس را هم ترفند مخالفان برای سوزاندن او در انتخابات ریاست‌جمهوری دانست. این درحالی است که رضایی بالاخره در قامت رقیب رئیسی به میدان مبارزه وارد شد و باخت.

برنامه‌های سفرهای قالیباف هم تقریباً شبیه محسن رضایی بود. مثلاً در برنامه سفر کردستانش با فعالان فرهنگی و اجتماعی سنندج و ‌با شورای اداری استان جلسه داشت. آن زمان همچنین ویدئوهایی از دیدارهای مردمی قالیباف نیز منتشر شده بود که بسیار یادآور سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد بود. در نهایت محمدباقر قالیباف در قامت ریاست قوه مقننه و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آینده را ادامه دادند.‌   البته ناگفته نماند در ریاست‌جمهوری سال 1400 رضایی تلاش کرد با شکل‌دهی به یک ائتلاف بین خودش، سعید محمد و مرحوم رستم قاسمی، نوعی کنشگری انتخاباتی منجر به برد و یا منجر به وزن‌کشی را شکل دهد اما او نیز همچون تمام نامزدهای دیگر آن انتخابات، مستحیل در فرآیند برد ابراهیم رئیسی شد و نه ‌تنها در ایام همان انتخابات نیز حرف درشتی علیه رئیسی نگفت بلکه در پساانتخابات نیز همچون عمده دیگر نامزدها وارد دولت رئیسی شد.   اگرچه این یک سوال سیاسی جالب است که چرا تمام نامزدهای اصولگرای انتخابات 1400 به صورت یکجا (به غیر از جلیلی که خودش نخواست به دولت برود) وارد دولت رئیسی شدند و چه سیاستی پشت این کار نهفته بود؛ لکن این روایت قصد دارد صرفاً به محسن رضایی بپردازد.   آن‌طور که عصر ایران تحلیل می‌کند، سابقه و اطلاعات سیاسی نشان می‌دهد که محسن رضایی پس از خروج از سپاه علاقه خاصی به حضور در دولت داشته است.   گزارش‌هایی وجود دارد که او حتی در دولت خاتمی نیز ابراز تمایل به حضور در کابینه داشت. او از سال 84 به این‌ سو عملاً یک پای ثابت عمده انتخابات‌ ریاست‌جمهوری بوده است. انتخابات‌هایی که محسن رضایی به‌رغم انتخاب گفتمان‌های مختلفی از «دولت عشق» گرفته تا «پیوستن به اشکال‌گیرندگان بر انتخابات 88 سپس انعزال از آنها» توفیقی در آنها به دست نیاورد.   هرچه بود اما محسن رضایی پس از انتخابات 1400 بخشی از تمایل پیش‌گفته را عملی کرد و به‌ عنوان «معاون اقتصادی رئیس‌جمهور رئیسی» وارد دولت رئیسی شد؛ ورودی که البته از ابتدا هم پیش‌بینی می‌شد که بی‌فرجام باشد. بنابراین، این نخستین بار پس از سال‌ها بود که محسن رضایی از سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار می‌رفت.   به هر حال تحرکات جدید سیاسی محسن رضایی بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و او خواهد بود، اما با پیشینه‌ای که از این دو سیاستمدار و فرمانده قدیمی داریم، طیف اصولگرایان از هر جریان و حزبی ترجیح می‌دهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به رضایی رای دهند و همان‌طور که ابراهیم رئیسی را به ریاست رساندند،   حال اگر رئیسی مهره سوخته آنها شود، نفر بعدی رضایی باشد تا رئیس مجلس یازدهم. اینکه این اقدام علیه قالیباف چه دستاوردی برای رضایی دارد و حذف قالیباف از گردونه به ‌نفع چه کسانی است؛ نکاتی هستند که باید منتظر ماند تا در آینده‌ای نه‌ چندان نزدیک با رصد کردن تحرکات سیاسی آنها نتیجه گرفت.   اما در عین حال فعالیت‌های این روزهای محسن رضایی همواره این گمانه‌زنی را تقویت می‌کند که او سودایی جز کاندیداتوری دوباره برای ریاست‌جمهوری ندارد و گویا در عمل رقیبی قدرتمندتر از محمدباقر قالیباف نمی‌بیندی کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • استراتژی جدید برادر محسن؟ / رای اصولگرایی به رضایی برای زدن قالیباف
  • نماهنگ «امام رضایی‌ام» منتشر شد
  • نماهنگ «امام رضایی‌ام» برای میلاد حضرت معصومه(س) منتشر شد
  • فیلم/ عملیات مشترک گردان‌های قسام و گردان‌های شهید جهاد جبریل
  • ببینید | روایت کاندیدای انتخابات مجلس از دعوای شدید خود با فردوسی‌پور و علیخانی
  • ماجرای دعوای هوشنگ ابتهاج با رهبر حزب توده
  • ترکیب جدید وایت فمیلی مشخص شد؛ آیا برادر بری جانشین او خواهد بود؟/ اخبار WWE
  • موضع جالب برادر همسر رهبر انقلاب درباره فیلترینگ
  • آیا خواهر و برادر ناتنی ارث می‌برند؟
  • پیکر ۲ جوان غرق شده در رودخانه نیاتک هیرمند پیدا شد