چگونه یک محسن معمولی به یک محسن عزیز تبدیل میشود
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۲۴۴۹۳
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، سردار شفیعی فرمانده شهید محسن وزوایی در ارتفاعات بازی دراز اولین سخنران مراسم، طی سخنانی گفت: بسیار سخت است در حضور همرزمان شهید محسن وزوایی صحبت کردن در مورد محسن چرا که خاطرات بسیاری از شهید دارند که هنوز مطرح نشده است، برادر محسن یکی از انسانهای بسیار بسیار شایسته و والامقام، باسواد و فهیم و انسانی بود که شاید نسبت به زمان خودش فرسنگها جلوتر بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: این را باور کنید که هر چه ما در مورد او بگوئیم نه تنها غلو نیست بلکه هنوز نتوانستیم بخشی از شخصیت این انسان شایسته و بزرگ را برای نسلهای بعد بیان کنیم و اگر بخواهیم برای جوانان امروز الگوی بسیار شایسته، قهرمان و مبارز و انسانی متقی معرفی کنیم، شاید محسن جزء نفرات برتر در این کشور باشد، کسی که به لحاظ مبارزات انقلاب در جای جای نبردهای انقلاب همیشه در صف اول بود.
سردار شفیعی یادآور شد: برادر محسن به محض پیروزی انقلاب جزء اولین کسانی بود که برای جهاد سازندگی به روستاها و مناظق محروم شتافت و در دانشگاه جزء کسانی بود که اولین جرقه انجمن اسلامی را پایه ریزی کردند و بعد جزء فعالین این انجمن بود؛ موقعی که آمریکا شروع به اجرای انواع و اقسام توطئهها علیه ایران کرد، محسن جزء اولین نفراتی بود که به صف اشغالکنندگان لانه جاسوسی درآمد و باز جزء اولین نفراتی بود که وارد مرکز فساد و توطئه و براندازی و نفوذ در ایران –لانه جاسوسی- شد.
وی شهید محسن وزوایی را جزء اولین کسانی دانست که در آغاز جنگ به جبهه رفت و خاطر نشان کرد: جزء نفرات اول بود که سعی کرد خودش را به صفوف مبارزین برای نبرد با دشمن برساند و ایثارگریها و فداکاریها و از خود گذشتگیهای او وصف ناپذیر است.
سردار شفیعی که آغاز آشنایی خود با شهید محسن وزوایی را در جبهه معرفی میکند، ادامه داد: با وجود اینکه آشنایی ما از جبهه بود اما یک عقبه مشترکی هر دو داشتیم و به موازت هم پیش رفته بودیم.در دبیرستان هشترودی تحصیل کرده بودیم و همچنان که او در دانشگاه شریف مهندسی شیمی خواند، من در دانشگاهی دیگر این شیمی خواندم و در جهاد سازندگی او به لرستان رفت و من به کردستان و مناطق دیگر و در لانه جاسوسی او جزء اولین نفرات وارد شد و من توفیق وارد شدن نداشتم که داستانی طولانی دارد.
وی به مبارزات شهید محسن وزوایی در جبهههای غرب نیز پرداخت و گفت: غروبی بود که رفتم پادگان و از کمبود و نبود نیرو و نداشتن نیروهای دورهدیده ارزشی به مسئولین از جمله شهید غلامعلی پیچک گلایه کردم چرا که در آن زمان حضور گردانهای اولیه سپاه در زمستان بسیار سرد و پر باران در ارتفاعات بلند و بدون امکانات وضعیت بسیار دشوار بود؛ بسیار بر نیروها سخت میگذشت و خواستم تا اگر امکان دارد نیروی تازه نَفَس و کارآمد به ما معرفی کنید.
شهید وزوایی با ذکاوت وضعیت دشمن را شناسایی میکردشفیعی به معرفی شهید محسن وزوایی در آن شرایط سخت زمستان به عنوان گردان تازه نَفَس اشاره کرد و گفت: محسن وزوایی آمد و خود را معرفی کرد که فرمانده گردان ۹ است و گردانها مستقر شد و با برادر محسن کار را شروع کردیم از آن روز با توجه به هوش و ذکاوت شناسایی وضعیت دشمن و شناسایی نقاط ضعف را تا نزدیک عید با بقیه دوستان ادامه داد و مطالعات بسیار وسیعی انجام شد و پس از عید بحث جدی حمله شروع شد.
وی افزود: ابتدا بحث بر این بود که از پشت ارتفاعات بازی دراز و قصر شیرین حمله کنیم که در این موضوع با ارتش به توافق نرسیدیم و به پشت ارتفاعات بازی دراز برگشتیم . ارتش در آن موقع پیشنهاد داد با توجه به برنامه ریزی دقیق مسئولیت عملیات را بپذیرید و این برای سپاه که برای اولین بار چنین عملیاتی را میپذیرفت دشوار بود و با اصرار فرماندهان ارتش به ویژه فرمانده لشکر ۸۱ زرهی مسئولیت کل عملیات به سپاه سپرده شد.
شفیعی یادآور شد: قرار شد که با ارتش دوش به دوش هم و با فرماندهی سپاه عملیات را انجام دهیم و فرماندهی اولین واحد عمل کننده هم با برادر محسن بود او بنا بود با سه گردان به ارتفاعات حمله کند که ۵۰ درصد نیروهای گردانها از ارتش بودند و ۵۰ درصد از نیروهای سپاه و در ساعات اولیه بسیار بسیار دشوار بود و ارتفاعات بینهایت صعبالعبور، صخرهای و سخت گذر بود.
وی همچنین بیان کرد: در آن صخرههای بسیار بلند و خطرناک خودی را از دشمن نمیشناختیم و برادر وزوایی و دیگران با یک عملیات برق آسا یکی از بلندترین ارتفاعات دشمن را به تصرف خود درآوردند و نزدیک ۳۶۰ نیروی دشمن را در خواب اسیر کردند.
شفیعی یادآور شد: وقتی به تهران آمد سمت بالایی در وزارت نفت به او پیشنهاد شد و پاسخ برادر محسن این بود که حضور در جبههها را انتخاب میکند و گفت جبههها بیش از هر چیز به ما نیاز دارد و امروز جای ما جبهه است، و از اولین نفراتی بود که در بازی دراز مجروح شد و تیری از گلوی او عبور کرده بود و حاضر به بازگشت نبود .او گفت اجازه دهید همین جا پانسمان شوم و تا این ارتفاعات را آزاد نکنم باز نمیگردم . محسن شخصا انسانی خط شکن بود و همیشه جلودار نیروها بود و هیچ گاه حتی در وسط گردان هم نمینشست و همه عملیاتهایش برقآسا و غافلگیر کننده بود و تا لحظه آخر شهادت که به شدت جراحت داشت و امکان صحبت نداشت برای من یادداشت نوشت که مواظب باش ارتفاعات نزدیک قصرشیرین سقوط نکند و در لحظات شهادت هم از حفظ سنگر صحبت میکرد.
شهید آوینی سرآغاز کتابی برای شهید وزواییقاسمی پور مدیر دفتر ادبیات پایداری استانهای حوزه هنری کسی که اولین جرقههای نگارش کتاب «یک محسن عزیز» را زد، بیان کرد: آقای مومنی شریف در جوار مزار شهید سید مرتضی آوینی ملاقاتی با فرماندهان و پیشکسوتان لشگر سید الشهداء علیه السلام داشتند و سخن از مظلومیت شهدا به میان آمد و این سخنان مقدمه ایدهپردازی و جلساتی مشترک شد تا ۳ فرمانده لشگر و ۱۰ فرمانده گردان مورد پژوهش کار ادبی قرار بگیرند و شهید احمد غلامی همه در باغ موزه دفاع مقدس جلسات بازخوانی عملیات دفاع مقدس را داشتند و در جلسه با پژوهشگران ما بر واقعی نگاری که مورد نظر و تاکید ما هم بود سفارش کردند.
وی در بخشی از سخنانش تاکید کرد: این فکر و ایده که جز با انس با شهدا نمیتوان به آنها نزدیک شد . با همت خانم حدادی محقق شد.
محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری نیز در ادامه با بیان اینکه جای کتاب «یک محسن عزیز» در میان کتابهای دفاع مقدس خالی بود، گفت: از خانواده محترم شهید محسن وزوایی، همکاران و همرزمان شهید و همکاران در حوزه هنری به ویژه خانم غفارحدادی تشکر میکنم و به او غبطه میخورم، او با همه وجود کار کرد و از حمایت شهید عزیز بهرهمند بود؛ شهید عزیز در این کتاب کاملا زنده و بانشاط است و حضور جدی دارد.
وی ادامه داد: پیش از این دوستانی برای شهید کار کردند و اجر همه آنها مأجور است و هر کس با نگاه و تخصص خود به شهید پرداخته و در کتاب «یک محسن عزیز» ابعاد دیگری از وجود شهید وزوایی را میبینیم به ویژه در حوزه خانواده شاهد زندگی شهید هستیم و در کتابهای قبلی در واقع این امکان و ارتباط با عزیزان شهید به ویژه آنهایی که در خارج از کشور بودند میسر نبود و خوشبختانه همه اینها کمک کردند و روح بلند شهید یاری رساند و حتما در ادبیات دفاع مقدس این اثر ارجمند خواهد بود و به آن افتخار خواهیم کرد.
رئیس حوزه هنری کتاب شهدا را مصداقی از بشارت شهدا دانست و گفت: خداوند در قرآن کریم میفرماید شهدا به دیگران بشارت میدهند و یکی از مصادیق این بشارتها و سخن گفتن شهدا با دیگران همین کتاب و آثاری است که از آنها به ما میرسد همچنان که بعد از ۳۷ سال از شهادت شهید وزوایی کتابی منتشر شود برای ما و برای کسانی که به این راه اعتقاد دارند با او دمساز شده و خلوت میکنند و فقط شهید وزوایی نیست و شهدای دیگری هم هستند و همکاران من در حوزه هنری شاهد این ارتباط بین نسل امروز با شهدا هستند.
مومنی شریف در پایان گفت: کسانی که میخواهند با هویت انقلابی ایران بعد از انقلاب اسلامی آشنا شوند با هر اعتقادی، خواندن این کتابها حتماً به آنها کمک خواهد کرد به ویژه آنها که میخواهند بدانند که به تعبیر خانم غفار حدادی چطور یک انسان معمولی عزیز میشود و در واقع در مقدمه کتاب هم نوشته شده که چطور یک محسن معمولی به یک محسن عزیز تبدیل میشود و بعد از چهار سال از پیروزی انقلاب اسلامی یک قهرمان ظهور میکند و مجدد از خانم غفار حدادی و همه عزیزانی که در آفرینش این کتاب نقشی داشتند تشکر میکنم و استدعا دارم از فرماندهان و عزیزان در لشگر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام که فرصتی بگذارند و ترتیبی اتخاذ کنند که قهرمانان لشگر معرفی شود و از فرماندهان نام برده شد که ما امروز نمیشناختیم و این لشگر قهرمانان زیادی دارد که سرمایههای این کشور هستند و باید همه برای معرفی آنها تلاش کنند.
در پایان مراسم پیش از رونمایی از کتاب «یک محسن عزیز» گروه همخوان محمد رسوالله با اجرا سرود «فاتح بازی دراز» از این سرود رونمایی کردند؛ همچنین مجتبی اله وردی ترانه «فرمانده محسن» را برای اولین بار اجرا و رونمایی کرد و پیش از رونمایی از کتاب پیام تشکر خانواده شهید محسن وزوایی از فائضه غفار حدادی توسط همسر برادر شهید قرائت شد.
کد خبر 468795 برچسبها کتاب - نویسندگان و پدید آورندگانمنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۲۴۴۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود
ایسنا/مازندران جلسه نقد و بررسی کتاب «لبخندی که گم شد» اثر فاطمه قنبری با موضوع زندگی و شهادت شهید «سید جواد اسدی» از شهدای مدافع حرم در سالن اجتماعات کتابخانه ابنشهرآشوب ساری برگزار شد.
شهدا الگوهای نوجوانان و جوانان ما هستند
رییس اداره کتابخانههای عمومی ساری شامگاه ۱۸ اردیبهشت در این جلسه با اشاره به فعالیتهای متنوع کتابخانههای استان گفت: این بار توفیق پژوهش و نگارش زندگی شهدای مدافع حرم نصیب ما شد.
علیزاده با بیان این که هر ارگان فعال در این حوزه باید در راستای ارزشگذاری برای این اثر گام بردارد، اظهار کرد: این کتاب تاکنون مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است، شهدا الگوهای نوجوانان و جوانان ما هستند و در تلاشیم تا این افراد را به اعضای کتابخانهها معرفی کنیم. آمادگی برنامهریزی برای آثاری که در حوزه شهدا خلق میکنند را داریم.
نقد امری دوسویه است
ابراهیم باقری حمیدآبادی در این نشست گفت: در این کتاب تلاش میشود تا واقعیت ملموس و زنده شخصیت شهید روایت شود.
نویسنده و منتقد مازندرانی نقد و بررسی را امری دوسویه دانست و افزود: در کشورهای مدرن نقد بهعنوان امری برای جدا کردن سره از ناسره باب شد و همین امر سبب جایگیری برخی نویسندگان در رتبههای جهانی شد.
باقری مبنای نقد در ایران سدههای گذشته را جایگاه معنا و مفهوم عنوان کرد و گفت: نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود، بلکه باید مشوقی برای حرکت به جلو باشد. در دو دهه اخیر برخی نویسندگان آثارشان را برای در امان ماندن از نقد، پنهان میکنند یا نسبت به نقد موضع میگیرند، اما نقد به برطرف کردن معایب و بازدارندگی در راستای کیفیسازی کمک میکند.
نویسنده مازندرانی خاطرنشان کرد: کیفیسازی و کمیسازی نقد باید منصفانه باشد و روی ظرفیت اثر بیش از کاستیها تمرکز شود.
وی درباره شخصیت شهید اسدی از شهدای مدافع حرم در خانطومان اظهار کرد: درباره شهیدی صحبت میکنیم که به دنبال احقاق حقوق خانواده، وطن و شخصی خود بهمثابه انسان ایرانی- اسلامی بود. این کتاب برای ماندگاری و نه صرفا معرفی شخصیت شهید نوشته شدهاست.
باقری با اشاره به بستر خاطرهروایی کتاب بیان کرد: کتاب متنی ترتیبوار و متوالی دارد و سیر توالی خطی تولد تا بازگشت پیکر را به نقل از چندین نفر روایت میکند که هر کدام، بخشی از پازل شخصیت شهید اسدی را کامل میکنند.
وی روایتهای کتاب را بومی، ساده و متعلق به راویان دانست و گفت: در متن اثر تلاش شده تا امانت روایت و لحن راوی حفظ شود، چراکه حفظ اصل لحن روایت یک اصل در پژوهش و تدوین به شمار میآید.
باقری ادامه داد: از خوبیهای کتاب به حاشیه نرفتن و پرداخت صرف به شخصیت شهید است. نکته مهم دیگر این است که کتاب به حقایقی میپردازد که از ذهن راویان شاهد حقیقت روایت میشود، به زبان سادهتر روایت از زبان شاهد زنده عینی است. کسی نمیداند که تعداد زیادی از راویان در صحنه حضور داشتند و آنچه که دیدند را روایت کردهاند و نقلقول نیست.
نویسنده مازندرانی تاکید کرد: دنیا بهویژه فضای غرب، به واسطه بسترهای خاطرهوار جنگهای گوناگون، آثاری در قالب کتاب، فیلم و مانند آن تولید و بهعنوان قهرمانان بلامنازع به دنیا تحمیل کرد. این کتابها بسترهای حقیقی- روایی تاریخ ما به شمار میآیند و ظرفیت غنی تولید اثر و انتشار در سراسر دنیا هستند. باقری شهدای مدافع حرم را ارزشهای فرهنگی جامعه امروز دانست و گفت: این ارزشها نیاز به سرمایهگذاری برای شناخت در جامعه دارند، نقد اصلی به کسانی است که این کتابها را معرفی نمیکنند.
حاصل این کتاب فقط شهید اسدی نیست
فاطمه قنبری نویسنده اثر با اشاره به خطوط قرمز پژوهش در حوزه شهدای خانطومان گفت: همچنان در معذوریت بیان اطلاعات در این زمینه قرار داریم و جمعآوری اطلاعات کتاب به دلایل امنیتی دشوار بود.
وی درباره نخستین کتاب خود درباره شهید اسدی اظهار کرد: کتاب اول در سال ۱۳۹۶ با عنوان «تعزیه دریا» منتشر شد. تعزیه در روستای «امره»؛ بهویژه خانواده اسدی، جایگاه ویژهای دارد. حاصل این کتاب فقط شهید اسدی نیست و در آن تاریخ محلی، شهید اسدی و بازگشت پیکر وی به روایت همسرشان را میخوانیم.
این نویسنده خاطرنشان کرد: در ابتدای کار به فکر نوشتن شهید نیستیم بلکه توصیف میکنیم، چراکه قهرمان این کتاب از قبل حاضر بوده و من تنها راوی او به روایت مشاهدات و شنیدهها بودهام.
قنبری افزود: حق مطلب عظمت و زندگی شهید در این کتاب کامل ادا نشده، ۷۶ ساعت مصاحبه از شهید اسدی داریم که درواقع بستر پژوهش گستردهتر این شخصیت است.
برادرم در راه حفاظت از وطن و خانواده هیچ مانعی را نمیپذیرفت
در ادامه این نشست خواهر شهید سید جواد اسدی نویسندگان این حوزه را ماموران خداوند برای ثبت شهدا در تاریخ خواند و گفت: خواست خداوند این بوده که در راه شهدا گام بردارید، شهدا زنده هستند و نویسندگان این کتاب شهید ما را زندهتر کردند.
وی از انتشار مطالب کتاب در کانال شهید اسدی خبر داد و افزود: مطالب کتاب بهصورت روزانه برای دسترسی آسان و آشنایی افراد جامعه با شهید در کانال قرار میگیرد، چرا که شخصیت سیدجواد در بین فرزندان خانواده ما مستثتنی بود.
خواهر شهید اسدی با بیان این که شهید شخصیتی دستگیر و بخشنده داشت، خاطرنشان کرد: برادرم در راه حفاظت از وطن و خانواده هیچ مانعی را نمیپذیرفت.
انتهای پیام